ولی من دلم براش تنگ شده...
دلم میخواد میتونستم بازم نازش کنم، بغلش کنم، بخاطر شکلات از سر و کولم بالا بره و بزور ازم بگیرتش و شروع کنه به تند تند جوییدنش و منم از شنیدن صداش ذوق کنم :)
امروز یه گربه رو دیدم که داشت خمیازه میکشید و یاد اولین باری که خمیازه کشیدنش رو دیدم افتادم...
عاشق سیب و هندوانه و تمشک بود، کاش بیشتر بهش تمشک میدادم :)