من رو میز اینجوریم
برای من معلوم نیس چی مینویسم یا میکشم اصلا حداقل برا تو معلومه
منیکه برگشم انقدر سلوغه چون هر سوال چند بار حل میکنم ققطم بخاطر مراقب که ۲۴ سافته میگه حرف نزنید تمرکزاتون بهم نریزه درحالی که خودس باعث میسه تمرکزمون بهم بریزه"-"...
شیشه احساسم عاشق سنگت شد 😂 خب مثل این که در آینده عروسی داریم مبارکه من دعوت نباشم عروسی رو به هم میریزمااا
🤣🤣🤣
من از بچگی تا الان انقدر نقاشیم بد بود که امیدی به بهتر شدنش ندارم
زیاد نکاه نکردم ولی دو جا نوشتی
😂 حیف حیییغ کتاب زبانم گم شد وگرنه چیز های که کشیدیم رو نشونت میدادم دیگه دست به قلم نمیزدی در مورد نوشتن هم 😂ببین روز آخر مدرسه بود بعدش دیگه عید میشد من روز عادی مدرسه نمیرفتم ولی اون روز عمدا رفتم تو کلاس جمعا سه نفر بودیم 😂 یه مداد دستم گرفتم از دیوار پشت صندلی معلم شروع کردم تااا صندلی خودم ته کلاس کل اشعار موزیک فارسی کل جملات سنگین اینستا همممه رو نوشتم 😂 بعد عید مدیر اومد کلاس ده دقیقه فقط تو هنگ بود داشت به در و دیوار نگاه میکرد بعدش هم ده دقیقه به ما (پشت کلاس ردیف اخر) نگاه کرد 😂😂😂ولی یه کلمه چیزی نگفت سرشو انداخت پایین رفت روز بعدش دیدیم با سیم افتادن به جون دیوارها همه چی رو پاک کردن
😂 واس من زن بگیری هعییییی برات متاسفم قراره بری تو دبه ترشی من زن بگیر نیستم
😂 ای بابا اینا که چیزی نیست افتخاراتم اونقدر زیاده میشه باهاش کتاب نوشت
😂 ببینیم و تعریف کنیم میدونی که من همینجام صبرمم زیاده